عروسي
٧اسفدسال1392 مريم و خواهرش(شکيلا)به عروسيه دوست دخترعموشون دعوت شده بودند و چون
دختراي من اصلا به عروسي و رقص علاقه ندارناز يک ماه قبل داشتن برنامه ريزي ميکردن و
وقتي اون روز فرارسيد ناديا(دخترخاله ي مريم)زهرا(دخترعموي مريم)مهسا(دوست دخترعموي مريم)
به خونه ي ما اومدن و شروع کردن به حاضر شدن و رفتن که مجلس و بترکونن
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی